لعنت به تو ای دل
که جایی جا می مانی
که تو را نمیخواهند...
یاد روز هایی می افتم که به تو میگفتم عزیــــزم
و تو چه شیرین می خندیدی...
کاش همان موقع میفهمیدم به حماقت من میخندی....
و حالا ... حالا... به هرکس که میگویم عزیزم ،
اول از حماقت خودم کاملاً مطمئن میشوم...
دیشب از دلتنگیت بغضی گلویم را شکست
گریه ای شد بر فراز آرزوهایم نشست
من نگاهت را کشیدم روی تاریخ غزل
تا بماند یادی از روزی که بر قلبم نشست . . ..
از زمانی که میخ نگاهت شده ام...
مدام بر سرم میکوبی
..........................................................................
کار از پــُـک و نخ و بسته و باکس گذشته...
این روزها کیلومتری دود میکنم خاطراتت را..
..........................................................................
گاهي فقط بوي يك عطر ، يك تشابه اسم !
براي چند لحظه ...
باعث ميشه دقيقاً احساس كني ،كه قلبت داره از تو سينه ات كنده ميشه ...
قبول دارین این حرف منو؟ :(
...........................................................................
فال حافظ زدنت از پى دلتنگى كيست؟
ما كه هر لحظه به ياد تو و دلتنگ توييم..